قالب وردپرس

بابا لنگ‌ دراز

بعضی چیزا (چیز بهترین کلمه ای بود که به ذهنم رسید ) هستن که آدم رُ یاده یه خاطره می‌اندازن ، که یک حسِ تلخ و شیرین نسبت به گذشته در آدم ایجاد می‌کنه ، این تعریف کلمه‌ی نوستالژی هستش .

یکی از این نوستالژی( بیاید به جاش بگیم یادمانه ) ها واسه‌ی بچگیِ من کارتون بابا لنگ دراز بود . کارتونی که عصر ها شبکه 2 پخشش می‌کرد و من باهاش شام می‌خوردم و بیشتر از خودش آهنگ پایانیش رو دوست داشتم که خیلی خوب بود:دی

اما این حرف ها رُ زدم تا برسم به این که امروز صبح سنت‌شکنی کردم و صبح زود رفتم پیاده‌روی و

این سایه رُ دیدم و اولین چیزی که یادم افتاد بابا لنگ دراز بود  بعد از اون بچگیم و همون حس تلخ و شیرین ، شیرین به خاطر این که چقدر اون موقع ها خوب بود و چقدر راحت می‌خندیدم و دغدغه نداشتم و تلخ هم به خاطر این که دیگه هیچ وقت برنمی‌گردن .

امیدوارم شما هم بعد از خوندن این پست یاد دوران بچگیتون و اون خنده‌های از ته دل  افتاده باشید .

پ.ن : آهنگ تیتراژ بابا لنگ دراز رو هم از اینجا دانلود کنید .

 

رنگ :آبی

Una Mattina

اگه یه روز حالتون یه جوری بود و داشتید فکر می‌کردید مخصوصا به گذشته و اتفاقایی که افتاده رُ مرور می‌کردین این  رُ هم به عنوان پس زمینه گوش بدین خیلی کمک میکنه.

 

پ.ن : این قطعه ماله Ludovico Einaudi پیانیستِ ایتالیایی هستش که توی فیلم The Intouchables هم پخش میشه .

پ.ن2 : تونستم یه وسیله رو بعد از 3 سال درست کنم :دی فیلینگ خرکیف :-”

رنگ : نارنجی

 

این غروب خوب

همیشه شب ها با اتوبوس میومدم تهران یا برمیگشتم ولی این دفعه ی آخر ظهر راه افتادم

و حدود نیم ساعت فقط این آسمون فوق العاده رو میدیدم 8->

عالی بود عاااالی :د

 

”  Sunset is a wonderful opportunity for us to appreciate all to great things the sun given us “

Mehmet Murat ildan –

7 صبح

چند روز پیش داشتم با یکی از دوستام صحبت میکردم و این که تابستون چی کار میکنه و این جور حرفا و وقتی در جواب بهم گفت که شبا زود میخوابه و صبح ساعت 7 سرحالِ سرحال از خواب بیدار میشه بهش حسودیم شد .

یادم نمیاد آخرین باری که ساعت 7صبح سرحال از خواب بیدار شدم کی بوده ؟

ولی میتونم حدس بزنم که بیش از 1 سال پیش بوده .

وقتی صبح زود اول از همه توی خونه از خواب بیدار میشی یه سکوت خوبی توی خونه هست ( اگه صدای گنجشک هم باشه که دیگه عالیه)  ،میتونی یه موزیک بی کلام خوب بزاری، میتونی بری نون بخری ، چایی درست کنی و خیلی کارای دیگه و در انجام دادن همه ی این کارا یه آرامش خیلی خوبی هست :د

خیلی وقته این آرامشُ تجربه نکردم و دارم 12-1 ظهر از خواب پا میشم ، امیدوارم توی 2ماه باقی مونده از تابستون این آرامش رُ هم تجربه کنم :دی.

 

پ.ن: تشکر میکن از دوست خوبم واسه ی درست کردن قالب ،،)

این روزا خندم نمیاد …

این روزا خندم نمیاد

نمیدونم چرا و عیب کار کجاست ولی این روزا خیلی حس و حال خنده ندارم

قبلنا خیلی خوب بودم یعنی به سادگی ترین چیزای زندگی خیلی خیلی خیلی میخندیدم .

مثلا یه بار مجری اخبار به یه آقایی که مسئولتی توی سازمان انرژی اتمی داشت خطاب کرد :”سلام آقای هسته ای ”

من با مامانم اینقدر سره این اتفاق خندیدیم که حد نداره .

مثلا من خوابگاه بودم مامانم زنگ میزد بهش میگفتم سلام خانوم هسته ای :))
جددا سره این چیزای الکی و شاید به ظاهر بی خود از ته دل میخندیدیم .

ولی من الان شاید در برابر خنده دار ترین چیز ها هم شاید یه لبخند ملیح روی صورتم بیاد …

نمیدونم شاید انتظاراتم از زندگی بالا باشه چون این خودش باعث میشه چیزایه خوبی هم که داشته باشی نبینیشون.

خوب باشیم.

شروع

همیشه تابستون شروع خوبی واسم نداشته !

خیلی کار ها رو دوست داشتم توی تابستون انجام بدم ولی آخرش انجام ندادم .

داشتن یه وبلاگ واسه ی نوشتن حرفا و خاطراتی که خیلی وقتا فکر میکنم باید جایی ثبت

بشن هم یکی از این کار های تابستونی ایم بود .

امیدوارم این 1 بار موفق بشم و بتونم توی تابستون اون کار هایی رو که دوست دارم انجام بدم .

قالب وردپرس